رویکردهای برآمده از عصر جدید ارتباطات و فناوری ها در تعلیم و تربیت از جمله دیدگاه حداکثری مبتنی بر خود یادگیری و چگونگی یادگیری (فراشناخت)، یادگیری فرایند مدار و مستقل موجب حرکت تدریجی در باز تعریف مفاهیم اساسی تعلیم و تربیت شده است.
چالشهای جهانی آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم را میتوان ناشی از دیدگاههای نو به کارکردهای آموزشی و پرورشی دانست. موضوعات و رویکردهای نوین، از تحولات علمی و فناوریهای جدید، به ویژهIT و تکنولوژی های آموزشی جدید بخصوص در حوزه ی تولید محتواهای مجازی و گرایش به این سمت ، نشأت میگیرند.
آموزش و پرورش نوین به معنای یادگرفتن در زندگی و از زندگی، و نیز فهمیدن جهان درحال تغییری است که در آن زندگی می کنیم. آموزش و پرورش یعنی یادگیری ، یادگیری روش های تدریس فعال و نوین که در آن مشارکت دانش آموز و معلم را می طلبد و به جای انتقال مطالب به دانش آموز ، به افزایش توانایی یادگیرنده در فرآیند یادگیری عنایت دارند.
به دلایل متعدد از جمله تاکید بر اصولی از کلیات نظام آموزش و پرورش کشور و اهداف دوره های تحصیلی ، نگرش های جهانی ، رشد روز افزون تحقیقات ، سرعت فن آوری و تکنولوژی ، ضرورت کار بست روش های نوین را می طلبد. بهره گیری از علوم و فناوری های جدید یعنی یاری جستن از آنها برای رویارویی با مهمترین چالش هایی که در آینده گریبانگیر نظام آموزشی می شوند.
بر خلاف گذشته آموزش و پرورش امروز و آینده به معنای فرایند دائمی یادگیری توسط هر انسان و هر جامعه است. یکی از اهداف تازه آموزش و پرورش یادگیری تغییر است. کسب دانش، پرورش هوش، استعداد، شناخت خود و آگاهی از موهبت ها و استعدادهای خویش، به کار انداختن قوای ذهنی خلاق و پر تخیل، غلبه بر انگیزههای نامطلوب و ویرانگر، ایفای نقش مسؤولانه و… از جمله هدف های آموزش و پرورش نوین است.
فناوری اطلاعات به تدریج بخشی از برنامههای درسی مؤسسات آموزشی شده و این اقدام به منظور گسترش کیفیت آموزش با هزینههای کمتر و از راه دور، و نیز عرضه ی کیفیت برتر آموزشی که با استفاده از اینترنت صورت می گیرد، با سنجش دانش تولید شده، کارکنان و مدیران آموزشی را نیز مورد ارزشیابی قرار می دهد.
فرصتهای پیش روی آموزش و پرورش در عرصه ی جهانی شدن
الف- آموزش زیست محیطی
امروزه بحران محیط زیست یک مسئله جهانی تلقی شده و آنچه به عنوان عوامل تهدید کننده محیط زیست انسان مطرح میشود، بسیارند از جمله: افزایش آلودگیها، کاهش منابع طبیعی نظیر جنگلها، افزایش جمعیت، نابودی لایه اوزن و… . مع هذا این مسئله که نسبت آموزش و پرورش با بحثهای زیست محیطی چیست و آموزش محیط زیست از کجا و چه زمانی باید آغاز شود؟ جایگاه این آموزشها در مدرسه و در کلاس درس کجاست؟ مشکلات محیط زیست و خطراتی که انسان برای محیط زیست به وجود آورده کدامند؟ و چگونه میتوان از افزایش آنها جلوگیری کرد؟ موضوعهایی است که نیاز به آموزش را بیشتر ساخته و مسؤولیت های بیشتری را برای نظام آموزش و پرورش ایران به همراه آورده است. کشورهای پیشرفته با برنامهریزی به هنگام سعی کردهاند این آموزش ها را به خانواده، مدرسه و کلاس درس بیاورند.
ب- حقوق شهروندی، مردمسالاری و مشارکت اجتماعی
دومین موضوعی که امروزه در سطح بین المللی خیلی اهمیت دارد، دموکراسی، مدنیت و نقش آموزش و پرورش در آن و نقش و حقوق انسان در جامعه و مدرسه است. به عبارت دیگر نسبت انسان با جامعه، جامعه با مدرسه و بالاتر از آن نسبت جوامع با یکدیگر و نقشی است که آموزش و پرورش در این میان دارد.
بحث دیگری که در این حوزه مطرح است بحث مشارکت انسان در جامعه است. مشارکت در اداره جامعه، فعالیتهای مدنی و مطالبه ی حقوق شهروندی نیاز به شناخت لازم، مهارتهای خاص و نگرشهای سازنده دارد. مشارکت آموختنی است و باید آن را از همان کلاس درس و خانواده بیاموزیم و تمرین کنیم. آموزش و پرورش نقش ویژهای در آموزش و تمرین این مشارکت در میان کودکان دارد. به علاوه مشارکت تنها در سطح خانواده، منطقه یا محل جغرافیایی خاصی که انسان در آن متولد شده و زندگی میکند نیست، بلکه هنگامی که این مهارتها در انسانها شکل میگیرند از سطح خانواده، محل زادگاه، منطقه و… خارج شده و به سطح ملی و بینالمللی ارتقا مییابد. در واقع این همان چیزی است که دنیای امروز به آن نیازمند است.
ج -فناوری نوین بهویژه فناوری اطلاعات و ارتباطات
گسترش فناوری های نوین و عصر ارتباطات و نسبت آن با آموزش و پرورش موضوع دیگری است که آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم با آن روبهرو است و آنچه در اینجا به عنوان یک بحث نو مطرح است، بهرهگیری از فناوری نوین اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی- یادگیری است.
استفاده از فناوری ارتباطات در آموزش و پرورش بدین معنی است که ما باید این فناوری را به کلاس درس آورده و در فرایند یادگیری از آن بهره گیریم تا دانشآموزان نسبت به این فناوری نگرش سازندهای پیدا کنند.
تهدیدهای سیستم آموزشی در عرصه ی جهانی شدن
الف- ورود رایانه به آموزش و پرورش
خطراتی که ممکن است ورود رایانه به تعلیم و تربیت داشته باشد، عبارتند از: منزوی شدن دانش آموزان از جامعه، خدشه دار شدن رابطه معلم و دانش آموز، در معرض خطر قرار گرفتن آموزش ارزش های انسانی و بیش از حد قالبی شدن تعلیم و تربیت.
ب- اینترنت
امروزه آسان ترین کار برای دانش آموزانی که با اینترنت سرو کار دارند، کاربرد نابجای آن است. آنها از موضوع مورد تحقیق خود واژههایی را انتخاب و با استفاده از موتورهای جستوجوگر مطالب را پیدا، و با قرار دادن مطالب از منابع مختلف کنار هم، چیزی به عنوان تحقیق ارائه میدهند. امروزه، دانش آموزان و دانشجویان با استفاده از اینترنت تحقیقات خود را انجام میدهند. شبکه اینترنت، تحقیق را بسیار ساده تر از آنچه که هست، نشان میدهد. چون نتایج بیشماری را ارائه میکند و نیز منابع فراوان، تصاویر و خلاصه مطالب را به سهولت و سرعت بر روی صفحه نمایشگر پدیدار میکند.عدم توجه به آموزش صحیح کاربد اینترنت برای دانش آموزان، می تواند به جای فرصت، تهدیدی در روند آموزش باشد و توجه به این مقوله از الزامات سیستم های آموزشی می باشد.
الگوی سازنده گرایی در محیط آموزش الکترونیکی (یکی از روشهای نوین تدریس آینده ی نظام آموزشی)
تدریس بر اساس طراحی سازنده گرا در محیط آموزش الکترونیکی، یک رویکرد جامع و خلاقانه است که دانش آموزان را در بررسی، کاوش و حل مسئله و مسائل نوآورانه ی علمی در محیط کلاس درس مبتنی بر آموزش الکترونیکی و مجازی یاری می دهد. این نوع تدریس به جای ارائه ی یک چارچوب از پیش تعیین شده و انفعالی، رویکردی فعال، انعطاف پذیر و مبتنی بر تعاملات را در محیط آموزش مجازی به ارمغان می آورد.
تدریس در فضای مجازی و آموزش از این طریق، مستلزم تسلط بر ویژگی های روانشناختی محیط مجازی یادگیری است. یادگیری الکترونیکی بیش از آنکه به استاد و کلاس درس متکی باشد، متکی به محتوا و طراحی آموزشی است. بسیاری از اندیشمندان پیرو رویکرد سازنده گرا، دانش، مهارت و تجارب قبلی دانش آموزان را به عنوان شالوده ای برای ساخت یک چارچوب ذهنی جدید در ذهن دانش آموزان در نظر می گیرند.
اساس ساخت گرایی براین استدلال است که انسان به دنبال ساختن دانش از تجربه ی خویش است. به موازات توسعه ی فناوری های نوین، از روش تدریس سازنده گرایی در محیط های الکترونیکی ومجازی نیز استفاده می شود. چرا که درمحیط مجازی، امکان تعامل همزمان و غیرهمزمان بین دانش آموزان با وجود فاصله های زیاد جغرافیایی امکان پذیر است. در این روش معلم و همه ی امکانات، نقش تسهیل کننده دارند و دانش سازی توسط دانش آموز انجام می گیرد.مهمترین ویژگی ها در این الگوی آموزشی، مواردی نظیر: تناسب طراحی ساختار محیط یادگیری با اهداف آموزشی، کیفیت و کارایی ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی انتخاب شده برای تسهیل یادگیری، بررسی تناسب محتوای طراحی شده با اهداف آموزشی و بررسی روش تدریس مناسب با شیوه ی مبتنی بر ساخت دانش توسط دانش آموز است.
در الگوی ساخت گرا، معلمان به دور از سخنرانی، یادگیری دانش آموزان را در مسیر درست تسهیل می کنند و دانش آموزان اجازه دارند دانش را در تجارب گذشته و حال خود ترکیب کنند. محیط های یادگیری در این روش، فن آوری های مدرن مانند فیلم های آموزشی، رایانه ها، شبکه ی وب، ویدیوها، کنفرانس های تعاملی، شبیه سازی های آموزشی رایانه ای و سایر نرم افزارها و تکنولوژی های آموزشی می باشد.
در حقیقت به کار گیری الگوی تدریس سازنده گرایی در زمینه ی آموزش الکترونیکی، دگرگونی های فراوانی ایجاد کرده است. در الگوی ساخت گرا، دانش آموز فعال است و به صورت تعاملی با تولید رسانه ای ارتباط برقرار می کند. لذا یادگیری حالتی فعال دارد. در این فضا امکان مشارکت و سوال به راحتی فراهم می شود. از طرفی آموزش با انعطاف تر و مبتنی بر تعامل بیشتر امکان پذیر می شود.
سخن آخر
مناسب ترین راه حل برای آموزش کیفی و بهینه سازی تولید علم در جامعه، پرورش افرادی نوآور و کارآمد در سیستمی است که بر اساس روش های نوین، همراه با دستاوردهای علمی و پژوهشی، زمینه ی رشد و پرورش چنین افرادی را در عرصه ی جهانی شدن آموزش و پرورش فراهم سازد. استفاده از روش های نوین مانند الگوی سازنده گرایی در محیط آموزش الکترونیکی، می تواند به عنوان راهکاری برای رویارویی با چالش های آینده در نظام آموزشی قلمداد شود چرا که تغییرات با سرعت سرسام آور در حال وارد شدن به سیستم های آموزشی هستند و در این میان غفلت از این تغییرات می تواند باعث عقب ماندن از سرعت رشد کیفی آموزش شود. شناخت دقیق تحولات نظام آموزشی در آینده و همسویی با پیشرفت های تکنولوژیکی در این عرصه، می تواند آهنگ رشد و اثربخشی آموزشی را موزون کرده و در نهایت به تربیت و پرورش دانش آموزانی منجر شود که دغدغه ی چالش های جهانی در عرصه های مختلف را داشته و برای پیشرفت و آبادانی کشور عزیزمان گام های مثبت برمی دارند.
و نکته ی پایانی اینکه: نقش آموزش و پرورش آماده کردن یادگیرندگان است برای آن که دانش را از میان بافت فرهنگی و حوزههای دانش و درون تکنولوژی های مختلف دریافت کنند. به عبارت دیگر، جهانی شدن به گسترش هوشمندی چندگانه خواهد انجامید.