مشخصههای دانشآموزانی که در پی کسب قدرت هستند ممکن است شامل برخی یا همهی موارد زیر باشد:
- اضطراب و نگرانی از خود نشان می دهند.
- اغلب ممکن است خسته بوده و یا سردرد داشته باشند.
- ممکن است برای به دست گرفتن کنترل دست به کار خطایی بزنند.
- اغلب غر می زنند و یا شکایت می کنند.
- سعی می کنند معلم و یا دیگران را در کلاس کنترل کنند.
- نگرش مستبدانه دارند.
«زمانی که قدرت، دلیلی برای بدرفتاری باشد، شما معمولاً احساس ترس و تهدید می کنید.» (معلم خبره، ۲۰۰۲)
معمولاً بازی قدرت از ترس ناشی می شود. ترس از شکست، ترس از پذیرفته نشدن، ترس از پیامدها و موارد دیگر. معلم معمولاً کسی است که در کلاس درس بیشترین قدرت را دارد. گذشته از اینها، معلم در چشم بچهها کسی است که می تواند والدین را فرا بخواند، از دانشآموزان نمره کم کند و می تواند تکلیف اضافه به بچهها بدهد. به طور قابل توجهی برخی اوقات، این دانشآموزان افرادی هستند که خیلی اهل نظم و ترتیب بوده و احساس می کنند که در کلاس سازمان و نظم لازم ارایه نمی شود و یا نظم حفظ نمی شود. اینگونه دانشآموزان اگر فوراً مداخلهای صورت نگیرد، به راستی کنترل کلاس را در دست می گیرند. برخی شیوهها که معلم کلاس می تواند با استفاده از آنها با این رفتار برخورد کند. این است که در ابتدا ساختارهای بسیار خاصی را در مورد کار و رفتار، حاضر داشته باشد و در اعمال و اجرای آنها بسیار استوار و ثابتقدم باشد. دوم اینکه، معلمی که حق انتخاب برای دانشآموزان به وجود می آورد و دانشآموزان را در تصمیمگیری ها در کلاس درس شرکت می دهد، کمتر احتمال می رود که با این نوع مشکل در کلاس درس مواجه شود. وارد بازی قدرت با دانشآموز شدن یک باخت محسوب می شود. حتی اگر شما برنده هم شوید، احتمال خواهد داشت که به عنوان زورگو ظاهر شوید. راه بسیار موثر برای پرداختن به اینگونه دانشآموزان این است که به دغدغههای آنها گوش فرا دهید، به احساسات آنها توجه داشته باشید و اینگونه مسایل را در خلوت و به طور خصوصی بررسی کنید. اگر آنها با صدای بلند از شما انتقاد و شکایت می کنند، آن را نشنیده گرفته، با یک گوش شنیده و از گوش دیگر بیرون کنید. تسلیم این تمایل که در پیش روی دانشآموزان حاضر در کلاس وارد کشمکش قدرت شوید، نگردید. به این دانشآموز کمک کنید تا دیگر راهها و انتخابها را در موقعیت موردتوجه قرار دهد. پاین (۲۰۰۱) می گوید هنگام کار کردن با دانشآموزان بخش حاشیهای شهر، از آنها بخواهید تا دیگر انتخابها و انتخابهایی که دفعهی بعد برخواهند گزید را یادداشت کنند. گلاسر (۱۹۸۶) می گوید، برخی اوقات دانشآموزان نیاز به داشتن قدرت در کلاس را حس می کنند، زیرا احساس می کنند که هیچکس به آنها گوش نمی دهد. دانشآموزانی که از نظر تحصیلی به خوبی عمل نمی کنند به خصوص احساس می کنند که برای سیستم اهمیتی ندارند.
زمانی که با دانشآموزانی که در جستوجوی قدرت هستند کار می کنید، راهنمای زیر ممکن است به شما در کمرنگ نمودن این رفتار کمک کند.
- رک و صریح و صادق باشید. دقیقاً به آنها بگویید که رفتار آنها چگونه است و چطور به نظر می رسد. اگر طفره بروید آنها متوجه خواهند شد.
- واقعگرا باشید. این گونه دانشآموزان عباراتی نظیر«فکر می کنم و احساس می کنم» را نمیپذیرند، آنها بر اساس حقایق عمل می کنند.
- به قوانین بازگردید. این دسته دانشآموزان معمولاً حد و مرز و قوانین را دوست دارند و می خواهند که این قوانین در مورد آنها اجرا شود. بیشتر از هر گروه دیگری، این دسته افراد نیاز به فهم و درک قوانین و هرگونه اقدام انضباطی برای دنبال کردن قوانین دارند.
- مشکلات، قوانین و پیامدها را به طور کتبی بیان کنید.
گردآوری: ساناز محمدنژاد – مشاور مدرسه